- گیوه کش
- حامل گیوه، شخصی که چون کفشها را از پا در آورند باو سپارند (مخصوصا در بقعه ها و مزارات) : تا کی ز دست بینیت ای غول گیوه کش از روی این و آن بملامت خجل شوم. (شفایی آنند. لغ)، کسی که بر زیره چرمی یالته یی گیوه رویه بافته از ریسمان پنبه یی کشد و آنرا بصورت پا افزار درآورد گیوه دوز
معنی گیوه کش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه بی سبب مردم را کشد، ظالم، بی باک بی پروا، سرکش عاصی، معشوق
یا سینه کش آفتاب. رو به آفتاب در معرض آفتاب. یا سینه کش کوه. شیب تند و تیز کوه
آن که عصاره میوه ها را استخراج کند، کسی که شیره تریاک را دود کند
گیاه مانند مانند گیاه
کارگر ساختمانی که ناوه را حمل می کند
کسی که شیره می کشد، آنکه شیرۀ تریاک دود می کند
جای پهن و هموار در دامنۀ کوه مثلاً سینه کش کوه
سینه کش آفتاب: کنایه از جای رو به آفتاب، جای مسطح که خورشید بر آن بتابد
سینه کش آفتاب: کنایه از جای رو به آفتاب، جای مسطح که خورشید بر آن بتابد
کسی که در گرمابه بدن مردم را کیسه می کشد، دلاک
ویژگی کسی که بیهوده و بی سبب مردم را می کشد، ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه برای مثال جهان سوز و بی رحمت و خیره کش / ز تلخیش روی جهانی ترش (سعدی۱ - ۵۶)
انتقام جو، کسی که به دنبال انتقام است، کینه ور، پرکین، کینه خوٰاه، کینه جو
آنکه در حمام بدن کسان را کیسه مالد تا چرک بیرون آید، دلاک
کین کش: بنزد بزرگان سالار فش دلیران اسپ افکن و کینه کش
مانند گیاه شبیه نبات: سرو با قامتت گیاه فشی طشت مه با تو آفتابه کشی. (هفت پیکر)
کارگری که ناوه وزنبه گل را حمل کند
((~. کِ))
فرهنگ فارسی معین
جای هموار و معمولاً شیب دار
سینه کش آفتاب: رو به آفتاب، در معرض آفتاب
سینه کش کوه: شیب تند و تیز کوه
سینه کش آفتاب: رو به آفتاب، در معرض آفتاب
سینه کش کوه: شیب تند و تیز کوه
کشنده دیو، مغلوب کننده دیوان
آنکه گوش کسی را کشد و پیچاند برای آنکه صاحب گوش را متوجه سازد و یا او را بدنبال خود کشاند
کشنده گوهر حامل جواهر: گشاد از گوش گوهرکش بسی نعل سم شبدیز را کرد آتشین لعل. (نظامی)، دارای گوهر، دست برنجن گوهر نشان دستبند مرصع